کیش و مات صهیونیست‌ها در شطرنج ایرانی

جنگ ایران و رژیم صهیونیستی از جنس درگیری بر سر منافع یا رقابت‌های ژئوپلیتیکی نیست که بتوان نقطه پایانی گذاشت و ایست کرد؛ بلکه این جنگ وجودی است و به راحتی متوقف نمی‌شوند.

الگوی تنش ایران و رژیم صهیونیستی را باید بر اساس کارزار «رقابت بلند مدت» The Concept Of Long-Term Competition (LTC) مورد مطالعه قرار داد که این کارزار نیز ویژگی‌های خاص خودش را دارد.

به طور کلی، هدف رژیم صهیونیستی از ترور رهبر حماس، اسماعیل هنیه، ۱- نشان دادن ضعف اطلاعاتی - امنیتی ایران (دقیقا همان کاری که در جریان طوفان الاقصی با اسراییل شد)؛ ۲- تضعیف حماس ۳- نشان دادن توان بازدارندگی اسرائیل با انجام حملات دقیق و کشنده ۴- تحت فشار قرار دادن ایران و جبهه مقاومت، بویژه مقاومت فلسطین ۵- ارضای افکار عمومی داخلی و خارجی به منظور دست‌آوردسازی بوده است.

به طور کلی، فارغ از اینکه چگونه باید ب این اقدام متوحشانه رژیم صهیونیستی پاسخ دهیم، لازم است که اول به این نتیجه برسیم که قواعد درگیری را باید مجددا بررسی نماییم و به این قاعده نیز باید در قالب کارزار رقابت بلند مدت سازماندهی شود.

رقابت بلندمدت شامل درگیری چند بعدی طولانی مدت و بی‌پایان و بطور بالقوه خشونت آمیز بین دو یا چند کشور رقیب یا دشمن برای بدست آوردن قدرت و کنترل است. در چنین کارزاری باید دشمن را مجبور به پرداخت هزینه‌های مستمر کرد. در طول یک درگیری، ممکن است ضرباتی به هرکدام از طرفین وارد شود و برخوردها، درگیری‌ها یا عملیات‌های نظامی به صورت کنشی یا واکنشی انجام شوند. آنچه مهم است خسارت فزاینده، فرسودگی دشمن و هزینه کلی بالای دشمن در مقایسه با دستاوردهایش می‌باشد.

برای تصمیم گیری در این نوع کارزار، یک کشور یا نیرو باید نقاط ضعف دشمن را شناسایی کرده و از آن بهره برداری کند و برتری نامتقارن ایجاد کند. دشمن اهداف خاص خود را دارد که تلاش می‌کند با بهره برداری از ایده ها و مزیت‌های خود در کارزاری که مقصود آن هدف قرار دادن نقاط ضعف طرف مقابل است، به آنها دست یابد.

هال برندز، استاد دانشگاه معروف آمریکایی که در اندیشکده امریکن اینترپرایز هم فعالیت می‌کند، مقاله‌ای در مورد کارزار «رقابت بلندمدت» دارد که در آن یازده مولفه برای «رقابت بلندمدت» در نظر می گیرد که با توجه به نوع تنش جمهوری اسلامی ایران و به طور کلی محور مقاومت با رژیم صهیونیستی، این مولفه‌ها می‌تواند راه‌گشای تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران باشد؛

۱) نظریه پیروزی داشته باشید.
۲) از مزیت نامتقارن خود استفاده کنید.
۳) در سمت راست منحنی هزینه قرار بگیرید.
۴) پذیرای رقابت ایدئولوژیک باشید.
۵) همه جانبه و جامع رقابت کنید.
۶) چند جانبه عمل کنید و دو جانبه برنده شوید.
۷) از اهمیت راهبردی زمان استفاده کنید.
۸) از رقابت خود بطور دقیق و جزیی شناخت داشته باشید.
۹) توانمندی نگاه رو به جلو و همچنین نگاه به عقب را نهادینه کنید.
۱۰) درک کنید که رقابت بلند مدت، آزمایشی برای نظام‌ها است.
۱۱) سرعت خود را بالا ببرید.

به طور کلی، با وجود غمی که با ترور شهید هنیه و دیگر دلاور مردان جبهه مقاومت وجودمان را می سوزاند، اما معتقدم باید بدون شک به رژیم صهیونیستی پاسخ داد، اما این پاسخ نباید نمایشی، بلکه باید "دردآور" باشد. لزوما درد داشتن، نیاز به یک کمپین رسانه‌ای بزرگ ندارد، اگر درد بالا باشد، لاجرم رسانه ای هم می شود (دقیقا همان چیزی که در طوفان الاقصی شاهدش بودیم). "دردآور" بودن پاسخ است که در نهایت می‌تواند بازدارندگی ایجاد کند و قواعد درگیری را به سمت و سوی مد نظر بکشاند.

بانک اهداف جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت، به سبب ویژگی‌های ژئوپلیتیکی اسرائیل و توانمندی فناوری-تسلیحاتی این رژیم و متحدانش، کمتر است. بر همین اساس و با تحلیلی واقع‌گرایانه از شرایط، باید بسیار منطقی، عاقلانه و متوازن پاسخ گفت. در آخر اینکه در کارزار رقابت بلند مدت، قرار نیست به سبب آسیبی که دیدید، همه دارایی‌هایتان را که برای روز مبادا جمع کرده‌ید، خرج نمایید، و این همان چیزی است که محور مقاومت و در راس آن، جمهوری اسلامی ایران، بیش از همه به آن واقف است.

پایان/

۱۵ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۰
کد خبر: 30236

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 11 =